گلایه های بهروز یاسمی از سختی های سرودن به زبان مادری و زبان رسمی

به گزارش وبلاگ تور کیش در ایلام، بهروز یاسمی شاعر ایلامی طی یادداشتی در صفحه شخصی خود به انتقاد برخی از هوادارانش که از وی می خواهند صرفاً شعر به زبان کُردی بسراید، واکنش نشان داد.

گلایه های بهروز یاسمی از سختی های سرودن به زبان مادری و زبان رسمی

یاسمی نوشته است:

1- هیچ توفیق و تمنایی بالاتر از این نیست که کسانی که دوستشان داری، کاری را که می کنی دوست داشته باشند، این آخر خوشبختی است. اقبال مردم بالاترین نشانی است که آدم می تواند با افتخار بر سینه اش بزند و به آن ببالد. اگر مردم این مدال را بر سر سینه من بزنند، چیزی بیشتر از خدا و خلق خدا نخواهم خواست حتی نان شب.

2- شعر حاصل یک سری مناسبات و معادلات است که بین فکر و زبان در زمان خاصی و در شرایط خاص تری برقرار می شود و شاعر کاملاً بر این جریان اشراف و احاطه ندارد حتی نمی داند چیزی که در حال متولد شدن است، چیست. تنها کاری که می کند این است که سر و روی این نوزاد را از خون و خاشاک پاک کند و در قنداق بپیچد. مثلاً من معین نمی کنم که به فارسی شعر بنویسم یا کردی. همان مناسبات زمانی و مکانی در شرایط خاص، فرمان می رانند. شاعر فرمان بر است.

3- من حق می دهم به همزبانان کُردم که از من انتظار داشته باشند شعر کردی بگویم مثل هر گویشور زبان دیگری که از محصولات ادبی زبان خودش لذت می برد، اما برای من و شاعرانی مثل من که زبان مادری شان با زبان رسمی شان یکی نیست، داستان فرق می کند. مخاطب من هم کُردها هستند هم فارس ها یا گویشوران زبانی دیگر که کردی یا فارسی بلدند. به همین دلیل شاعر ایرانی هم مخاطب ملی دارد هم مخاطب قومی با این تفاوت که مخاطب قومی شعر ملی یا رسمی او را می فهمد ولی برعکسش صادق نیست مگر با زبان قومی به دلیلی آشنا باشد.

4- و نتیجه: من به هر دو زبان با حفظ ملاحظات و ویژگی های تاریخی و فرهنگی به یک اندازه وامدارم و علاقه مند و با همه نامهربانی ها و جفاهای تاریخی که در حق همه اقوام ایرانی از جمله کُردها شده مثل نگذاشتن و نداشتن آموزش به زبان مادری و به ناگزیر نخواندن و ننوشتن متن به این زبان و با علم به اینکه هیچ شاعری نمی تواند شاهکاری به زبانی غیر زبان مادری بیافریند، هر دو گروه را مخاطب خود می دانم چون سازوکار آفرینش و خلق ادبی در هر دو یکسان است و تنها تفاوت در این است که گاهی محمل این هیجان عاطفی زبان کردی است و گاه این خلجان روحی بر گُرده زبان فارسی سوار می شود. و البته می توانم بفهمم که درک مخاطب از شعر به این سادگی که من ادعا کردم، نیست و لذت و پسند شعر برای مخاطب هر گویشوری به زبان آن شعر بستگی دارد، حتا اگر آن گویشور چند زبان بداند. یعنی اگر کردها از شعر کردی من لذتی به مراتب بیشتر از شعرهای فارسی من می برند، طبیعی است با اینکه شعر فارسی مرا هم به راحتی همان شعر کردی می فهمند.

ما به زبان مادری زبان باز کرده ایم، با جهان پیرامون با این زبان ارتباط برقرار کرده ایم، اسامی اشیاء و آدم ها و معنی مفاهیم را با این زبان آموخته ایم واژگانی که احساسات اصیل و عمیق ما را منتقل می کنند مال این زبان اند، عواطف و اندیشه های مشترک بیشتر حاصل زبان مشترک اند. پس روشن است که چرا همزبانان من از من شعر کُردی می خواهند. به جان می پذیرم و با افتخار اجابت می کنم ولی روی سخن من با دوستانی است که هرگاه در این صفحه شعر فارسی می گذارم برمی آشوبند که چرا شعر فارسی گفته ام! این تعصب افراطی به زبان و فرهنگ کُردی کمک نمی کند. تعصب به عناد و عناد به تبعیض می انجامد چیزی که ما و اقوام دیگر قربانی آنیم.

به خواست و پسند و زبان دیگر هموطنان احترام بگذاریم که به قول خواجه:

یکی است ترکی و تازی در این میان حافظ

حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی

به گزارش ایبنا بهروز یاسمی، متولد10 خرداد 1347 در شهرستان ایوان استان ایلام، شاعر، منتقد، و پژوهشگر شعر و ادبیات و از غزل سرایان نوگرای معاصر ایران است. قالب اصلی آثار وی غزل است با این حال مثنوی، چهارپاره و شعر سپید از دیگر قالب هایی است که یاسمی در بیان مضامین اجتماعی و احساسات عاشقانه خویش از آن ها بهره برده است. یاسمی دوران کودکی و تحصیلات مقدماتی خود را تا اخذ دیپلم در همان شهرستان گذرانید. در سال 1369 پس از یک وقفه تحصیلی دوباره وارد دانشگاه و در سال 1375 با مدرک دکترای دامپزشکی از دانشگاه شهید چمران اهواز فارغ التحصیل شد. نخستین بار تعدادی از شعرهایش را در سال 68 در نشریات منتشر کرد و رسماً وارد فعالیت های ادبی شد، وی علاوه بر فعالیت در زمینه غزل معاصر، در حوزه نقد و نظر پیرامون شعر و ادبیات فعال است.

از ویژگی های شعر یاسمی سادگی و صمیمیت زبان به خصوص در غزل های عاشقانه است. وی علاوه بر غزل، مثنوی و چهارپاره عاشقانه نیز می سراید. از سویی در کنار سرایش آثار فارسی به صورت جدی شعر کردی را نیز دنبال می کند و در این رهگذر می توان گفت که تأثیر زادگاه و محیط فرهنگی شاعر در آثار فارسی و کردی او به روشنی متبلور است، از جمله اشعار کردی او می توان به قطعه بانکول اشاره کرد که درمیان کُردزبانان مشهور است. شعر حماسی حلبچه که درقالب غزل-مثنوی و با رویکردی روایی سروده شده هم از نظر زبان شعری قالب های کلاسیک دهه هفتاد و هم از حیث الگوی شعر پایداری آن دهه دارای تشخص قابل استنادی است.

همان گناه همیشه، تقویم گناهان تازه، گزیده ادبیات معاصر و عاشقی جرم قشنگی است، تعدادی از کتاب های منتشر شده بهروز یاسمی است.

منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران

به "گلایه های بهروز یاسمی از سختی های سرودن به زبان مادری و زبان رسمی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "گلایه های بهروز یاسمی از سختی های سرودن به زبان مادری و زبان رسمی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید